از زمانی که رخت در دل من خانه نمود
چشم من مست و دلم واله و دیوانه نمود
گلِ گلزار جمالت که به چشمم بشکفت
مژه هایم ز طرب رقص چو پروانه نمود!
گاهگاهی که نگاهم به نگاهت نگریست
کار صد جرعه شراب و میِ میخانه نمود
جلوه ها کرده ای ای دوست به هرسو نگرم
جلوه هایت همه جا مسجد و بتخانه نمود
ای که زیبایی تو برتر از اندیشه ما
پرتوی از رخت، افکار من افسانه نمود
هر چه گویم نشود ذره ای از وصف رخت
آب دریا که توانست که پیمانه نمود؟!
به نام خدا
تا حالا از غروب خیلی زیاد شنیدم ، شعر ، قطعه ادبی و ...
نمی دونم چرا اینقدر به غروب گیر دادن و خیلی ها هم این لحظه رو خیلی دوست دارن . اما در مورد طلوع چی ؟ چقدر مطلب در موردش خوندین ؟ اصلا تاحالا طلوع خورشیدو دیدین؟ نکنه همیشه خواب و به دیدن این لحظه زیبا ترجیح دادین . خوب مهم نیست هنگام طلوع کدوم قسمت از این کره خاکی باشین مهم اینه که در موردش چی فکر کردین. اصلا معنیش چیه ؟ شما با دیدنش چه چیزی توی ذهنتون تداعی می شه . خوب همه این ها رو گفتم تا به اون چیزی که می خواستم برسم و اونم یه سوال : تاحالا به این فکر کردین که اگه اون خورشید عالم تاب طلوع کنه چه اتفاقی می افته ؟ آره منظورم همون خورسید پشت ابری هست که سالها منتظر ظهورش هستیم . تا حالا هربار گفتیم اللهم عجل لولیک الفرج از ته دل بوده یا عادت همیشگی ؟ اصلا در مورد اتفاقات بعد از ظهور آقا شنیدید ؟ حتی شده لحظه ای به این فکر کنید که با آمدن آقا چه اتفاقی می افته ؟ می گن دنیا پر از عدل داد می شه یعنی چی ؟ بسه خیلی سؤال پرسیدم ، در اولین فرصت برین طلوع زیبای خورشید و ببینید . ببینید بازم غروب و بیشتر دوست دارید یا طلوع
عالم مصیبتخانه شد
دلها زغم ویرانه شد
آزادگی افسانه شد
بی دینی آزادانه شد
فریاد از این اشقیا
مهدی بیا مهدی بیا
تا کی گرفتار قفس
تا کی اسیر و بی نفس
ما را نباشد جز تو کس
فریاد رس فریاد رس
ای پور ختم انبیا
مهدی بیا مهدی بیا
ای رهنمای محترم
میر عرب فخر عجم
حق حسینت از کرم
ما را رها کن زین رنج و غم
درمان تو بنما دردها
مهدی بیا مهدی بیا
تا کی گرفتار خسان
تا کی ذلیل ناکسان
ای رهنمای انس و جان
وی ناجی ما شیعیان
سردار ملک لافتی
مهدی بیا مهدی بیا
هر خانه ای داده شهید
از داغشان قدم ها خمید
ای خلق عالم را امید
موها ز هجرت شد سفید
تا کی به محنت مبتلا
مهدی بیا مهدی بیا
آزادی عنوان کرده اند
منسوخ ایمان کرده اند
احکام کتمان کرده اند
ما را پریشان کرده اند
تا دین نگردیده فنا
مهدی بیا مهدی بیا
ما همه خون جگر
دست عزا داریم به سر
بهر شهیدان نوحه گر
ای خاتم اثنا عشر
درد ما را ده شفا
مهدی بیا مهدی بیا