سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
از تبار آسمان
آقای جمعه های غریبی ظهور کن دهلیزهای شب زده را غرق نور کن یگ گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق یا باز گرد یا دل ما را صبور کن آقا چقدر فاصله , اندوه , انتظار فکری به حال این سفر راه دور کن آقا اگر که آمدی و عاشقت نبود یک فاتحه نوازش اهل قبور کن
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 117868
کل یادداشتها ها : 31
خبر مایه

موسیقی


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

خسته ام ...

     دلگیرم ...

             تنهایم ...

                      دلتنگم ...

 

اما ...

خوشحالم ... خرسندم

                            زیر سایه بانوی کرامت حضرت معصومه سلام الله علیها زندگی می کنم

بالاخره دعایم بر آورده شد ...

حتی قبل از آن هم فکرش را نمی کردم و فقط دعا کردم ...

الله اکبر از این همه کرامت

...


  

خدا حافظ یا شاه چراغ

خدا حافظ یا سید علاءالدین حسین

خدا حافظ یا علی بن حمزه

خداحافظ یاران ترنج و بهار نارنج

خدا حافظ کلاغ هایی که خواستید خود را به رنگ غربی قناری سازید اما رسم کبوترانه خود را هم فراموش کردید...

سلام بر شهر علم

سلام بر حرم اهل بیت(ع)

سلام بر شهر نور و ایمان ...

 


  

بر روی رضا شمس امامت صلوات
بر شافع ما روز قیامت صلوات
در شام ولادتش که شادند همه
بفرست بر این روح کرامت صلوات
 ***
عالم شده شاد از رخ دلشاد رضا
شاد است کسی که می کند یاد رضا
از دست امام عصر گیرد عیدی
هر کس که گرفته جشن میلاد رضا
 ***
با نام رضا به سینه ها پل بزنید
وز اشک به بارگاه او پل بزنید
فرمود که هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
***
بر خیز که رحمت از سماء می آید
بر خلق جهان گره گشا می آید
بر موسی بن جعفر این بشارت دادند
گفتند که نو گلت رضا می آید
***
دست هر بنده که بر دامن مولا برسد
درد پنهانش امشب به مداوا برسد
امشب از پرده دل آن همه فریاد کنیم
تا مگر دوست به فریاد دل ما برسد
***
یا رب ز تو عشق و صفا می خواهیم
در سینه ما آه و نوا می خواهیم
یک تذکره مدینه و کرببلا
در روز ولادت رضا می خواهیم
***
مژده ای دل که دلربا آمد
دلربای گره گشا آمد
محنت و درد و غم فراری شد
شادی و رحمت و صفا آمد
***
آن ماه که مهر از نگاهش ریزد
گلبوسه ملک به خاک راهش ریزد
در جشن ولادت رضا هر که نشست
از بارش مرحمت گناهش ریزد

***

کاش یک شب باز میهمان دو چشمت می شدم

ریز خوار مشرق خوان دو چشمت می شدم

کاش یک شب می گذشت از فراز چشم تو

گرم گلگشت خراسان دو چشمت می شدم

کاش یک شب می سرودم گنبد زرد تورا

فارغ از دنیا غزل خوان دو چشمت می شدم
***

خورشید گرم چیدن بوسه ز ماه توست

گلدسته ها نبادی  شوق بگاه توست

آری شگفت نیست که بی سایه می روی

خورشید هم ز سایه نشینان ماه توست

بالای کاشی حرم تو نوشته است

هر جا دلی شکسته همان بارگاه توست
***

ما را به گوشه حرم خود مقیم کن

مهمان مهربانی است کریم کن

در بانی حریم تو آرزوی ماست

ما را عصا به دست بخواه و کلیم کن
***

ای خدای علی بن موسی الرضا(ع)

اماممان بی تردید شنوای سلاممان هست

مارا شنوای پاسخ ایشان قرار ده

و ارتزاقمان را بر خوان سرشار از برکتش مستدام و روز افزون کن

 ***

شمس أوج المجد مصباح الظلام

صفوة الرحمن من بین الانام

قطب أفلاک المعالی و الکمال

الامام بن الامام بن الامام

و تنها اوست صفوة الرحمن

او کتاب اوج عطمت است و چراغ تاریکی ها

 دارای خصوصیات الهیست در بین خلایق

اون کانون افلاک کمالات است

امام است و فرزند امام و نوه امام

ولادت امام رضا(ع) مبارک باد
  

به نام خدا

باز هم سعادتی شد در دهه کرامت در شهر مقدس قم حضور داشته و به زیارت بانوی کرامت حضرت معصومه سلام الله علیها بروم .

هر بار دلم لحظه ای دل تنگ بارگاه نورانی کریمه اهل بیت می شود ، آنی مقدمات سفرم بدون مشکلی محیا می شود .

الله اکبر از این همه کرامت و بزرگواری ...

من بنده گنهکار و روسیاه این همه مورد لطف بانو قرار می گیرم . این سعادت بزرگ را هرگز فراموش نمی کنم

دیشب اشکهایم مانند باران بهاری جاری بود

دیشب آرامشی مثال نزدنی روح آشفته ام را سیقل داد ، تا پر و بال خسته و بسته ام را توانستم بار دیگر بگشایم .

دیشب گلدسته های حرم زیر باران شاعرانه و لطیف پائیزی دیدنی بود .

و باز هم دعا می کنم روزی زندگی ام را در این شهر مقدس ، ادامه و خاتمه دهم . انشاءالله

 


  

یادمه بچه گی هام بابا بهم می گفت : دخترم وضو بگیر چادر نمازت و بردار تا نماز جماعت حرم باشیم . چه روزهای قشنگی بود .
وقتی از دور گند طلائی رو می دیدم دلم آروم می شد .
اون صفای فضای نورانی حرم هیچ وقت از یادم نمی ره . می گم شاید چون بچه بودم و دلم پاک بود عشق و علاقه ام هم رنگ و بوئی دیگه داشت ...
بزرگتر هم که شدم قبل از شروع امتحانات می رفتم حرم و از بانوی کرامت حضرت معصومه(س) می خواستم که کمکم کنه .
الان هم هر بار که دلم هوائی می شه می رم حرم و تمام غم و غصه هام و تو حرم جا می ذارم . بعضی وقت ها خیلی راحت با عمه سادات درد و دل می کنم ... گریه می کنم تا اینکه احساس آرامش و سبکی بهم دست می ده .
دوباره می رم خونه زندگیم و با توکل به خدا و با نیروئی مضاعف شروع می کنم ... 

 

از زبان خواهر کوچیکه

میلاد حضرت معصومه (س) و روز ملی دختران مبارک باد
  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ